هر چی بخوای

دیدار

۳۷ مطلب با موضوع «جالب» ثبت شده است

سلام دوستان .....

امید وارم خوب و خوش باشین.....

یه چیز جالب:

یه مطلب خوندم راجع به روشهای صحیح مسواک زدنReading a Book، کلی توضیح داده بود بعد نوشته بود مسواک رو با “زاویه ۴۵ درجه ” روی دندونها بکشید !

من الان نقاله تو دهنمه ولی مسواکو نمیتونم حرکت بدم ، کمکم کنید …

یا علی برادر تخریبچی


سلام 
چند وقتی بود در بخش مراقبت های ویژه یک بیمارستان معروف، بیماران یک تخت بخصوص در حدود ساعت ۱۱ صبح روزهای یکشنبه جان می سپردند و این موضوع ربطی به نوع بیماری و شدت وضعف مرض آنان نداشت.

این مسئله باعث شگفتی پزشکان آن بخش شده بود به طوری که بعضی آن را با مسائل ماورای طبیعی و بعضی دیگر با خرافات و ارواح و اجنه و موارد دیگر در ارتباط می دانستند.


کسی قادر به حل این مسئله نبود که چرا بیمار آن تخت درست در ساعت ۱۱ صبح روزهای یکشنبه می میرد.


به همین دلیل گروهی از پزشکان متخصص بین المللی برای بررسی موضوع تشکیل جلسه دادند و پس از ساعت ها بحث و تبادل نظر بالاخره تصمیم بر این شد که در اولین یکشنبه ماه، چند دقیقه قبل از ساعت ۱۱ در محل مذکور برای مشاهده این پدیده عجیب و غریب حاضر شوند.


در محل و ساعت موعود، بعضی صلیب کوچکی در دست گرفته و در حال دعا بودند، بعضی دوربین فیلمبرداری با خود آورده و ...

دو دقیقه به ساعت ۱۱ مانده بود که « پوکی جانسون‌» نظافتچی پاره وقت روزهای یکشنبه وارد اتاق شد. دوشاخه برق دستگاه حفظ حیات ( Life support system) را از پریز برق درآورد و دوشاخه جاروبرقی خود را به پریز زد و مشغول کار شد !!!
چه ۲ سا عته همتون رو سرکار گذاشتم
موفق باشید

سلام دوستان عزیز.....

یه مطلب جالب :

دقت کردین :

تلویزیون سریال پخش میکنه، حقوق پسره ۴۰۰ هزارتومنه
زنش برنامه ریزی میکنه در طول چندماه

هم ماشین لباسشویی میخرن هم جاروبرقی، هم فرش دستباف!

تازه مستأجرم هستن و به روح هم اعتقاد ندارن!

والا.....ولی واقعا ادم شاخ در میاره .......هههههههه


یا علی موفق و پیروز باشید

سلام .....


یه داستان جالب:



دختر و پسر کوچکی داشتند با هم بازی میکردند.پسر کوچولو یک سری تیله و دختر 

کوچولو چند تایی شیرینی داشت..made by Laie



پسر کوچولو به دختر کوچولو گفت من همه تیله ها را به تو میدهم تو همه شیرینی ها

 

را به من بده .دختر کوچولو قبول کرد پسر کوچولو بزرگترین و قشنگترین تیله را 


یواشکی برای خودش گذاشت کنار و بقیه را به دختر کوچولو داد.


اما دختر کوچولو همانجوری که قول داده بود تمام شیرینی هار ا به پسرک داد.


همان شب دخترک با ارامش تمام خوابید و خوابش برد
 اما پسر کوچولو نمیتوانست


 بخوابد چون به این فکر میکرد که همان طوری که خودش بهترین تیله اش را یواشکی


 پنهان کرده شاید دخترک هم مثل او یک خورده از شیرینی هایش قایمکرده و همه

 شیرینی هارا به او نداده.


نتیجه:



اینکه عذاب وجدان مال کسی است که همیشه صادق نیست.آرامش مال کسی است که 

صادق بوده.


لذت دنیا مال کسی نیست که با ادم صادق زندگی کند


ارامش دنیا مال کسی است که با وجدان صادق زندگی کند.

سلام دوستان..


من یه چند وقتی هست که دارم یه شعر فوق العاده در مورد حضرت مهدی (عج) گوش می دم و خیلی از این شعر خوشم اومده.....


این شعرو هم تو مدارس شنیدم و هم در اعیاد شعبانیه در تلویزیون (tv) 


این همون شعر معروف به یاسین به طاها به معراج احمد ه ها......


اگه این رو می خواین از بایین دانلود کنین.....





عنوان: چشم امید



امید وارم خوشتون بیاد

سلام ..... 

امروز گفتم یه حرکت نمادین بزنم .... یه هووو یادم افتاد تو یه جایی همچین حرفایی با کلی قر و فر  دیدم .بعد هم اومدم گذاشتم کنار هم و یه چند تا اسم با هاشون نوشتم..



علیرضا:



حسین:



علی:



ویا:


اگه از اینا خوشتون اومده و اسم خودتون هم می خواین تو  نظرات بهم بگید تا اسمتون رو درست کنم



فعلا


سلام دوستان ...یه مطلب جالب:


پسره ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎﺵ ﻣﯿﮕﻪ :ﭘﻨﺞ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ ﺑﺪﻩ


ﺑﺎﺑﺎﺵ ﻣﯿﮕﻪ: ﭼﯽ ؟ﭼﻬﺎﺭ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ !


ﺳﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﻭﺍﺳﻪ ﭼﯽ ؟


ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭﺯﯼ ﺩﻭ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ ﻣﯿﮕﯿﺮﻥ

ﺑﺎ ﻫﻤﻮﻥ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﯿﺎﻥ


ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻣﻦ ﭘﻮﻧﺼﺪ ﺗﻮﻣﻦ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ؟


ﺑﺎﺑﺎﯼ ﻣﻦ ﺳﯿﺼﺪ ﺗﻮﻣﻦ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﻤﯿﺪﺍﺩ ﮐﻪ

ﻣﻦ ﺑﺨﻮﺍﻡ ﺩﻭﯾﺴﺖ ﺗﻮﻣﻦ ﺑﺪﻡ !


ﺑﯿﺎ ﺣﺎﻻ ﺍﯾﻦ ﺻﺪ ﺗﻮﻣﻦ ﺭﻭ ﺑﮕﯿﺮ


ﭘﺴﺮﻩ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﺩﯾﺪ

ﭘﻨﺠﺎﻩ ﺗﻮﻣﻨﯿﻪ

36_11_6.gif


بریم خدارو شکر کنیم که تو مرحله ۲و۳ کارمون با بابا مون به \ایان می رسه