هر چی بخوای

دیدار

قضاوت زود هنگام ممنوع!

جمعه, ۵ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۳۹ ب.ظ

 دختر کوچولوی ملوس دو تا سیب در دو دست داشت. در این موقع مادرش وارد اطاق شد. چشمش به دو دست او افتاد. گفت، "یکی از سیباتو به من میدی؟" دخترک نگاهی خیره به مادرش انداخت و نگاهی به این سیب و سپس آن سیب. اندکی اندیشید. سپس یک گاز بر این سیب زد و گازی به آن سیب. لبخند روی لبان مادرش ماسید. سیمایش داد میزد که چقدر از دخترکش نومید شده است. امّا، دخترک لحظه‌ای بعد یکی از سیب‌های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت، "بیا مامان این سیب شیرین‌تره!" مادر خشکش زد. چه اندیشه‌ای به ذهن خود راه داده بود و دخترکش در چه اندیشه بود. هر قدر باتجربه باشید، در هر مقامی که باشید، هر قدر خود را دانشمند بدانید، قضاوت خود را اندکی به تأخیر اندازید و بگذارید طرف مقابل شما فرصتی برای توضیح داشته باشد.

نظرات (۶)

  • مهدی ایکس
  • بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
    زیبا بود
    خیلی زیبا بود

    **** ** ***** *** *** ****** * ***** ** ***** *
    پاسخ علیرضا:
    ممنون !:))

    چشم حتما ولی روش رو ندارم مهدی !:/
    :|
    عایا دوم سخت تر است یا اول سخت تر است؟
    :|
    چاکریم :)
    پاسخ علیرضا:
    صد در صد دوم سخت تر از اوله :))
    اییییییی
    خعلی باحال بود!
    تحت تاثیر قرار بوگولیدم!
    پاسخ علیرضا:
    ممنون!

    چه خوب'!
  • آدم ارغوانی
  • بسیار تامل برانگیز...
    پاسخ علیرضا:
    بله :)))
  • زهرا شفایی راد
  • Ghezavate zood mamnoo !!!
    پاسخ علیرضا:
    صد در صد !!!
  • زهرا شفایی راد
  • قضاوت زود ممنوع !!!! 
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">